بسمه تعالی

 

 

نام: شیدا اوجی

واحد: بین الملل

بر گرفته از کتاب بهانه تراشی ممنوع

مولف: برایان تریسی 

تاریخ: 20/02/94

 

 

 

 

انضباط فردی و قانونمندی و جدیت به این معناست که بتوانیم آنچه را که ملزم به انجامش هستیم بدون توجه به خوشایند بودن یا نبودن آن انجام دهیم.

دو مورد از بزرگترین دشمنان موفقیت و خوشبختی و احساس رضایت فردی،ابتدا قانون دستیابی آسان و بی دردسر(با کمترین زحمت)و بعد قانون اقتضا و نفع شخصی (فرصت طلبی و مصلحت)است.

 

قانون نتایج نا خوشایند:

بر اساس این قانون اگر انتظار داشته باشید که در کوتاه مدت از انجام کاری به نتایج خوشایند و مطلوب دست یابید ممکن است به نتایج و مطلوب دست یابید ممکن است به نتایج نا خوشایند و بر خلاف آنچه تصور می کردید ختم شود.

افراد موفق عادت دارند کارهایی را بکنند که افراد نا موفق از انجام آن ها خوششان نمی آید.

افراد موفق بیشتر به "نتایج خوشایند"توجه می کنند و افراد نا موفق و شکست خورده بیشتر به "روش های خوشایند"توجه می کنند.

عادات بد سریع ایجاد می شوند اما زندگی با آن ها مشکل است و عادات خوب به سختی شکل می یابند ولی زندگی با آنها بسیار ساده می شوند.

برای اینکه شخصیتی تازه در خود ایجاد کنید می توانید عادات مرتبط با آن نوع شخصیت را بیاموزید و در مواقع لزوم انضباط فردی را به کار ببندید تا شخصیتی فوق العاده بیابید.

میان انضباط فردی،توانمندی و عزت نفس (اعتماد به نفس) رابطه مستقیمی وجود دارد.

اولین و برترین موفقیت،غلبه بر نفس است.

سخت کوشی کلید اصلی است.

برای هر معلولی یک علت خاص یا سلسله ای از علت ها وجود دارد.

هر چه بکارید همان را نز درو خواهید کرد و به عبارتی هرآنچه اکنون در حال برداشت آن هستید نتیجه همان چیزی است که در گذشته کاشته اید.

برای رسیدن به موفقیت تنها وجود 3 عامل ضروری است:

اول از همه دقیقا تصمیم بگیرید که در زندگی می خواهید به چه چیزی برسید(چه می خواهید)

دوم بهایی را که باید برای رسیدن به این هدف بپردازید را تعیین کنید.

سومین و مهم ترین عامل این است که تصمیم بگیرید این بها را بپردازید.

بر اساس قانون تناظر و تشابه،جهان بیرونی مانند آینه ای انعکاس دهنده شخصیت شما و بهایی که در درون خود برای رسیدن به آرمان ها یتان پرداخته اید،می باشد.

اگر می خواهید موفق شوید باید ابتدا بفهمید که برای رسیدن به این موفقیت چه چیزهایی لازم است.

قانون این است که برای اینکه تبدیل به شخصیتی که هرگز نداشته اید شوید باید کارهایی را بکنید که قبلا هرگز انجام نداده اید.

اشخاص متشخص و بزرگ معمولا دارای یک سری فضائل و ارزش هایی هستند از جمله:شجاعت،دلسوزی،سخاوت،اعتدال،پشتکار و دوستی و رقابت

شما تنها هنگامی شخصیت واقعی خود را نشان خواهید داد که تحت فشار و بر سر دو راهی قرار گرفته باشید و مجبور باشید که یا راه دشوار ولی درست را بر اساس ارزش هایتان برگزینید و یا از راه درست چشم پوشی کرده و راه آسان تر ولی نادرست را انتخاب کنید.

بر اساس قانون تمرکز به هر چیزی که فکر کنید آن چیز در زندگیتان رشد خواهد کرد.

زمانی که اراده و انضباط فردی و قانونمندی را در خود تقویت می کنید تا درست زندگی کنید پاداش بی نظیری دریافت می کنید.زمانی که ارزش های برتر به جای ارزش های پست تر و کارهای دشوارتر به جای کارهای ساده تر و راه درست به جای اشتباه را بر می گزینید باعث می شود نسبت به خود احساس خوبی پیدا کنید و عزت نفس و اعتماد به نفس تان بیشتر می شود و برای خود احترام و ارزش بیشتری قائل خواهید شد.

پیشامدها و موقعیت هایی که برای انسان پیش می آید شخصیت او را نمی سازد بلکه سبب می شود خودش را بهتر بشناسد.

اگر بارها و بارها بر اساس ارزش یا معیاری خاص رفتار کنیم این رفتار در ما تبدیل به عادت و ویژگی شخصیتی خواهد شد و طوری به آن مانوس خواهیم شد که در همه حال ناخودآگاه آن گونه رفتار خواهیم کرد.

روانشناسی شخصیت و سرشت انسان شامل سه قسمت است:خود ایده آلتان،تصور از خود و اعتماد به خود(عزت نفس)

مهم ترین قسمت خود ایده آلتان در کلمه "وضوح و شفافیت درک"خلاصه شده است.افراد برتر کسانی هستند که کاملا در مورد اینکه چه کسی هستند و چه اعتقاداتی دارند مطمئن هستند و آن را به صراحت بیان می کنند.

فیلسوفی به نام Francis Fukuyama در کتاب خود با عنوان "اعتماد:فضایل اجتماع و خلق آسایش و خوشبختی و ثروت"طی مشاهدات خود به این نتیجه رسید که جوامع تمم دنیا را می توان به دو نوع تقسیم نمود:"جوامع با درصد بالای اطمینان و مسئولیت ناپذیری"و جوامع با درصد پایین اعتماد و مسئولیت پذیری"او همچنین گفت که جوامع دسته اول آن دسته از جوامعی هستند که در آن به صداقت بهای زیادی داده می شود و مورد تحسین و اعتماد همگان است،از آزادترین و قانونمندترین و موفق ترین و ثروتمندترین جوامع به حساب می آیند.

دومین قسمت شخصیت،تصور از خود است و این به معنای نگاه و تصوری است که ما مخصوصا پیش از هر حادثه مهمی نسبت به خودمان داریم.مردم همیشه می خواهند بر اساس تصوراتی که نسبت به خودشان دارند رفتار کنند.این اغلب آیینه درونی نامیده می شود.

سومین بخش شخصت شما عزت نفس است و این بدان معناست که چه احساسی در مورد خودتان دارید و در حقیقت جوهره و اصل احساساتتان در مورد خودتان چیست.

هر زمانی که بر اساس ارزش هایتان رفتار می کنید نسبت به خود احساس خوبی پیدا می کنید و هر زمان که به هر دلیلی دست از اعتقادات خود بر می دارید احساس بدی دارید و همچنین احساس عزت نفس و اعتماد به نفستان کم می شود.

سعی کنید که خود را به این اصل Immanuel Kant عادت دهید و آن را به کار بندید"تصمیم بگیرید که طوری رفتار کنید انگار که هر یک از رفتارهای شما برای تمام مردم یک قانون جهانی خواهد شد و همه آنگونه رفتار خواهند کرد"

اگر به هر دلیلی تصور کنیم که دیگران از ما بهترند پس ناخواسته می پذیریم که ما از دیگران بدتر و پایین تر و پست تر هستیم این احساس عدم کفایت و بی ارزشی ریشه بیشتر مشکلات شخصیتی در زندگیمان و بیشتر مشکلات سیاسی و اجتماعی ملی و بین المللی در جهانمان می باشد.

باید بسیار منظم و قانونمند باشید تا دیگران را مسبب مشکلاتتان ندانید و آنها را سرزنش نکنید و باید بسیار خویشتن دار باشید تا بتوانید از بهانه تراشی دست بردارید.

باید تسلط کامل بر نفس داشته باشید تا بتوانید کنترل ذهن و ضمیر ناخودآگاهتان را در دست بگیرید  و خودتان تصمیم بگیرید که مثبت فکر کنید و افکار سازنده ای داشته باشید

سریع ترین و قابل اطمینان ترین راه برای از بین برن احساسات منفی این است که به خودمان بگوییم "من خودم مسئول هستم"

نمی توانیم در آن واحد هم مسئولیت کاری را بپذیریم و هم از دست آن عصبانی باشیم.

تا وقتی که دیگری را برای چیزی نا مطلوب در زندگیتان سرزنش کنید"ذهنیت بچگانه و نا بالغ"خواهید داشت و خود را بیچاره و حقیر مانند یک قربانی تصور می کنید و به سرزنش دیگران ادامه می دهید ولی زمانی که خود را مسئول حوادث و اتفاقات بدانید ذهنتان تبدیل به "ذهنیت بالغ و رشد کرده"می شود و بعد از آن خودتان را مسئول زندگیتان می دانید و دیگر خود را قربانی تصور نمی کنید.

بین پذیرش و مسئولیت ومیزان کنترلی که فکر می کنید بر زندگی خود دارید رابطه مستقیمی وجود دارد

هوشمندی و فراست شما مانند یک شمشیر دو لبه است که با هر لبه اش می توانید ببُرید.

می توانید با استفاده از آن دیگران را برای چیزهایی که از آن راضی نیستید توجیح و سرزنش کنید و یا از آن برای یافتن دلیل اینکه چرا مسئول آنچه روی داده،استفاده کنید و سپس برای حل مشکل و یا شرایط پیش آمده، کاری کنید.

نشانه یک رهبر و یک فرد واقعا برتر این است که مسئولیت کامل آنچه روی داده است را می پذیرد.

رهبر واقعی کسی نیست که در مواقع مشکلات به جای اقدام،آه و ناله و شیون سر دهد.

حس "توانایی عکس العمل"نشانه افرادی با شخصیت رشد یافته است.

زمانی که مسئولیت احساسات خود را بر عهده می گیرید انضباط فردی و تسلط بر نفس و خویشتن داری آغاز می شود

زمانی که قدرت انضباط فردی و اراده خود را برای پذیرش مسئولیت شخصی زندگیتان اعمال می کنید کنترل کامل افکار و احساسات خود را بر عهده می گیرید و با چنین کاری،شخصی موثرتر و شادتر و مثبت تر در همه کارهایتان خواهید شد.