“همه رو به پایین سقوط نمی کنند / عده ای رو به بالا سقوط می کنند !”

 

 

تاملی در ریسک های برند شخصی

وقتی در سمینار توسعه مهارت های من به همت تیم متمم در مرکز همایش های بین المللی دانشگاه شهید بهشتی  جمله تامل برانگیز صدر مطلب را از زبان دوست و استاد ارجمندم، محمدرضا شعبانعلی عزیز  شنیدم تصمیم گرفتم در خصوص ریسک ها و مخاطرات این پدیده نورواج بیشتر بخوانم. از آنجا که هر پدیده ای در دوران تب و تابش قربانیانی هم دارد شاید ذکر این چند نکته بتواند زنگ هشداری برای پریدن عده ای از آن خواب شیرین  باشد. اگر بعد از آگاه شدن از ریسک های احتمالی زیر و  محاسبه مضراتش در تحلیل تان از هزینه- فایده این مسیر حاصلی منفی از معادله به دست آمد بهتر است تا اطلاع ثانوی از پای نهادن در هفت خوانش منصرف شوید.

1- زندانی شدن در حصار برند شخصی

وقتی پا در عرصه توسعه برند شخصی تان می گذارید بایستی با تاکید بر یک یا چند ویژگی منحصر بفرد خود را متمایز کنید. تا آنجا که مخاطبین شما بتوانند شما را پیش بینی کنند و موضع شما را در مواجهه با مسائل به آسانی تشخیص دهند. تا اینجای کار اشکالی وجود ندارد، اما پس از گذشت ماه ها و سالها  شما ممکن است محصور و زندانی برند خود  شوید مانند کسانی که در یک فیلم بازی می کنند و هیچوقت از نقش خود بیرون نمی آیند و در زندگی واقعی شان هم با آن نقش ظاهر می شوند. در واقع شما در برند خود استحاله می شوید.

2- بازدهی ناکافی

برند شخصی یک شبه ساخته نمی شود. برای ساختن برند شخصی بایستی علاوه بر توسعه تخصص خود، وقت و انرژی زیادی صرف تولید و انتشار محتواهای جذاب برای مخاطبان کنید و همچنین توان و زمان بسیاری صرف ارتباط با آنها در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی نمایید.

بنابراین واضح است که توسعه برند شخصی یک سرمایه گذاری عظیم شامل وقت و فکر وگاهی پول محسوب می گردد که انتظار می رود متناظر با چنین سطحی از مصرف منابع، سود و منفعت حاصل گردد. اما هیچ کس بازگشت سرمایه و سود شما در این کسب و کار را گارانتی نمی کند. ممکن است به اندازه برند اول آن حوزه و حتی بیشتر منابع صرف کنید اما درآمدی قابل قبول نصیبتان نشود.

3- دشواری حفظ اصالت

به نظر من یکی از تفاوت های مفهوم برند در محصول با مفهوم برند در انسان همین است. یک محصول یا یک سازمان احتمالا می تواند تا آینده ای دور با تداعی هایی ثابت، تصویری یکسان و صفاتی مشخص شناخته شود اما آیا انسان ها چنین هستند؟

انسان ها در زندگی شخصی و کاری همواره با تغییرات زیادی مواجه می شوند و نگرش آدمی به یک پدیده ممکن است دستخوش دگرگونی های شدید شود. ممکن است جرات و جسارت نمایش چنین تغییراتی را به مخاطب نداشته باشید و مجبور شوید با تضاد به زندگی حرفه ای خود ادامه دهید و یا اینکه کار سخت تغییر ابعاد مختلف برند شخصی تان را آغاز می کنید که البته آن هم خطرات بزرگتری با خود به همراه خواهد داشت و چه بسا با مقاومت مخاطبان نیز مواجه شوید. به هر حال قمار بزرگی است. به این موارد نیز می توانید فکر کنید:

– شکاف بین برند شخصی و زندگی شخصی

– فیک Fake شدن

– تعارض درونی

4- خود بیش فروشی

روی دیگر سکه براق برند شخصی اینست که همواره با تقاضای همکاری یا استخدام یا انجام پروژه در حوزه تخصصی و گاه غیر تخصصی خود مواجه می شوید. مثلا شما به عنوان متخصص بازاریابی مطلبی در مورد مدیریت منابع انسانی منتشر می کنید و به همین واسطه کارفرمایی به شما پیشنهاد همکاری در حوزه منابع انسانی می دهد و اگر شما وارد این قرارداد بشوید احتمالا با توجه به جایگاه تان لاجرم قیمتی فراتر از توانمندی خود خواهید داشت که منجر به نتایج خوبی نخواهد شد.

5- تقدم “برند” بر “شخص”

همواره تعادل این دو واژه در معرض خطر خواهد بود، به خصوص به نفع برند. ممکن است با پیشنهاداتی در کار مواجه شوید که پیشنهاد دهنده حتی با شما بدون ملاقات حضوری و تبادل نظر حاضر به همکاری شده است. این ممکن است جذاب به نظر برسد اما از منظری دیگر بسیار هولناک است و نشان دهد شما بیشتر برند هستید تا یک شخص!

6- حاشیه، حاشیه، حاشیه

ممکن است بی اختیار وارد حاشیه های منفی ناخواسته شوید بدون اینکه کمترین کنترلی روی محیط داشته باشید. گاهی با انتشار پستی گاهی با انتشار عکس یا ویدیویی ممکن است تا ابد مجبور به پرداخت تاوان و خسارت شوید. ممکن است اعضای خانواده تان از حاشیه ها آسیب ببینند و شما مطلقا عاجز از هر گونه اقدام موثری باشید. ممکن است هر چه بیشتر توضیح دهید بیشتر حاشیه ها و شایعات اوج بگیرند و تنورشان داغ تر شود.

دپارتمان پژوهش های بازار و مطالعات اقتصادی شرکت روزنه ارتباط

هادی رحمانی